Thursday, September 16, 2010

تماشاگر؛ متحير ميان هنر و سياست



فيلم سينمايي «ميرال» با نگاهي متفاوت به خصومت فلسطين و اسرائيل در بخش خارجي جشنواره «ونيز» اكران شد


پيش از اين مي شنيديم و مي‌گفتند: فيلمي كه اصلا سياسي نيست باز سياستي پشت سر دارد. امروزه ديگر كمتر مشاهده مي‌شود كه فيلم‌هاي اكران شده در جشنواره‌هاي بين‌المللي خالي‌الذهن نسبت به اتفاقات سياسي و اجتماعي و حتي اقتصادي زمان و مكان موضوع خود باشند. فيلم «ميرال» اثر كارگردان آمريكايي جونيال اشنابل در حالي در روز دوم جشنواره بين‌المللي ونيز اكران شد كه مذاكرات صلح خاورميانه در كاخ سفيد در حال انجام بود. اين فيلم به مسئله اخراج گسترده فلسطينيان از سال 1948 از سرزمين‌هاي قدس و كرانه باختري مي‌پردازد. در روز اكران فيلم بسياري از منتقدين سينما تصادم اين روز با آغاز مذاكرات كاخ سفيد را از پيش تعيين شده مي‌دانستند. شايد هم همين مسئله باعث شد كه بر اساس گفته ماركو مولر دبير هنري جشنواره، فروش بليط اين فيلم از مرز پانزده ميليون دولار گذشت. فيلم‌هاي آسيايي ديگر اين جشنواره نيز مرتبط با تاريخ سياسي كشور سازنده بود. فيلم «افسانه مشت: بازگشت چن دجن» با موضوعي كاملا آشنا و ژانري تكراري كه با نمايش تكنيك‌هاي رزمي كونگ‌فو به تاريخ مقاومت چين در مقابل اشغال ژاپن اشاره مي‌كرد. يا فيلم ژاپني جنگل نروژي كه آن نيز با انتخاب موضوعي درام مقطعي از تاريخ ژاپن را نمايش مي‌داد و مورد استقبال عموم قرار گرفت. در توليد و پشتيباني از فيلم ميرال چهار كشور فرانسه، ايتاليا، هند و اسرائيل حضور داشتند كه اشنابل با سابقه درخشان در توليد فيلم‌هاي سينمايي مستند را براي اين كار برگزيدند. اشنابل در سال 1996 داستان زندگي جان ميشل نقاش آفريقايي- آمريكايي را به نمايش درآورد كه چگونه در سرزمين غربت به دنبال هويت گمشده خود با نمايش نقاشي‌هاي خود در پياده‌روهاي آمريكا مي‌گردد. در سال 2000 نيز زندگي شاعر و داستان‌نويس كوبايي رينالدو اريناس را  بر روي پرده برد. سال 2007 نيز اين كارگردان آمريكايي فيلم «ناقوس و پروانه» را ساخت كه باز زندگي سخت و فلج شدن روزنامه نگاري به نام جان دو را نشان مي‌داد كه چگونه با ايمان و تلاش، با حادثه پيش‌آمده كنار مي‌آيد. اين بار اشنابل در فيلم ميرال باز موضوع غربت مهاجران را پيش مي‌كشد كه چگونه در حسرت زمين و فرهنگ و جامعه خود هستند. شايد اين اولين باري است كه در جشنواره‌هاي بين‌المللي فيلمي در مورد فلسطين، حق مبارزه و دفاع را به آنها مي‌دهد. آن هم فيلمي كه اسرائيل از حاميان مالي آن مي‌باشد. شايد اينجا ديگر نياز است كه نگاه مخاطب به فيلم كاملا سياسي و مطلع از اوضاع فعلي منطقه باشد تا بهتر منظور كارگردان را درك كند. كارگردان با نمايش مظلوميت آوارگان فلسطيني در پايان فيلم خود، حل مسئله را در پذيرش پيمان 1992 اوسلو مي داند كه مرزهاي جديدي براي دو كشور تعريف شد. پذيرش اوسلو همان خواسته فعلي رژيم صهيونيستي است، چرا كه در سال 1992 ميلادي اسرائيل براي اولين بار مرزهاي تعيين شده در قرار داد 1967 را شكست و وارد سرزمين غزه شد و مناطقي را اشغال كرد و با فريب رهبران تشكيلات خودگردان، مرزهاي جديد را در شهر اوسلو نروژ با حضور سران كاخ سفيد تثبيت كرد. البته در سال‌هاي اول هزاره سوم با مقاومت حماس اين رژيم كاملا از اين سرزمين عقب‌نشيني كرد. اين همان دليلي است كه مي‌توان براي اكران اين فيلم در روز آغاز مذاكرات صلح كاخ سفيد دانست. اسرائيل با احياي مرزهاي مشترك خود با فلسطين بر اساس قرارداد اوسلو، زمين‌هاي از دست رفته خود در غزه را بدست مي‌آورد.
قهرمان فيلم، بازيگر هندي نقش اول زن فيلم ميليونر زاغه نشين است كه به دنبال تحقق طرح خود براي ايجاد دولتي يكپارچه است كه تمام اعراب و يهود را در كنار هم در خود قرار دهد.  طرح داستان بر اساس روايت مستندي است كه روزنامه‌نگاري به نام گابريل رولا از زني به نام هند الحسيني خبر مي‌دهد كه معتقد بود حل بحران فلسطين از مسير مقاومت و مبارزه نمي‌گذرد و تنها راه حل فرهنگي و آموزشي دارد. به همين دليل فعاليت‌هاي سازماني خود در تشكيلات خودگردان را رها مي‌كند و با كمك افسر آمريكايي به تاسيس مركزي براي پناه دادن و آموزش كودكان و نوجوانان يتيم و آواره فلسطيني مي‌پردازد. رويكرد مقابله فرهنگي و هنري در مقابل مشكلات در تمام فيلم‌هاي اشنابل به وضوح ديده مي‌شود. فيلم ميرال به همينجا ختم نمي‌شود و براي اثبات راه حل خود، داستان اصلي را به اواخر دهه شصت و جنگ 1967 مي‌برد. آنجا كه زني به نام ناديا با مشاهده كشته شدن پدر و تجاوز جنسي به مادرش، به اردن فرار مي‌كند و در كافه‌هاي آنجا معتاد به شرب خمر مي‌شود. روزي در حال مستي وارد اتوبوس اسرائيلي مي‌شود و به مرد زن‌داري كه به او پيشنهاد بي‌شرمانه‌اي مي‌كند حمله‌ور مي‌شود. شش ماه زندان فرصت خوبي براي آشنايي ناديا با مبارزان زن فلسطيني است تا روحيه مبارزه‌طلبي او را شعله‌ور كند. جالب آنكه زن مبارزي كه در زندان از عمليات شهادت‌طلبانه فلسطينيان دفاع مي‌كند فاطمه نام دارد. سال‌ها بعد پس از انجام عمليات شهادت‌طلبانه رانيا،‌ دختر هفده ساله‌اش به نام ميرال وارد مدرسه هندي الحسيني مي‌شود. تصاوير بسيار دردآور آوارگي و كشتار فلسطينيان در اين فيلم همه گوياي حس نااميدي است از به نتيجه رسيدن مقاومت مردم. 
نكته‌اي كه كارگردان تاكيد اساسي بر آن دارد گذار از دو نسل گذشته و بررسي احوال و انديشه‌هاي نسل سوم جوان فلسطيني است كه از جنگ و خون و كشتار و غارت و آوارگي خسته شده است. ميرال در انديشه طراحي مدينه‌اي است كه در كنار يهود، او را نيز به رسميت بشناسند و شهروند فلسطيني به حساب آيد. گويي مبارزه‌طلبان فلسطيني مانع اين امر تا كنون شده‌اند. اما سوالي كه مي‌ماند اين است كه هم‌اكنون نيز دو ميليون فلسطيني با شناسنامه اسرائيلي در قدس سكونت دارند و از حداقل حقوق شهروندي بي‌بهره‌اند.
پينتو بازيگر هندي نقش ميرال، بر اساس نظر منتقدين سينما، نتوانست در نقش يك زن فلسطيني صاحب راي و عقيده قرار گيرد. روحيه لطيف و چهره معصوم او در صحنه‌هايي مانند دفاع ميرال در مقابل نظاميان اسرائيلي كه به او اتهام مشاركت با جنبش آزادي‌بخش زده‌اند مانع اقتدار در چهره و حركات او مي‌شد. به هر حال با تمام اين اوصاف،‌فيلم سينمايي ميرال پس از اكران در ونيز، در دسامبر جاري بر روي پرده سينماهاي آمريكا و اروپا مي‌رود تا پيام صلح و توقف مقاومت فلسطين را به گوش همگان برساند.

No comments: