Tuesday, December 8, 2009

شلومو ساند و انکار نژاد یهود



شلومو ساند مورخ و استاد دانشکده مطالعات شرق و آفریقای دانشگاه لندن است. او حدود ده سال عمر خود را صرف نوشتن کتاب «ابتکار مردم یهود» ( (The Invention of the Jewish People کرد. کتابی که مخالفت‌های شدید تندروهای اسرائیلی را به همراه داشت و در نهایت به خروج ساند از «حلقه تاریخ‌دانان معاصر اسرائیل» منجر شد. ساند در کتاب خود پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که امروز دیگر نه فقط برای انسان صهیونیستی بلکه در اندیشه و فرهنگ غربی از مسلمات تاریخی و علمی به حساب می‌آید. یکی از سوالات او این است که چرا مطالعات تاریخ در دانشگاه‌های اسرائیل به سه بخش جدای از هم تاریخ عمومی، تاریخ خاورمیانه و تاریخ یهود تقسیم می‌شود، گویی که بخش آخر از دیگر اقسام تاریخ جدا و مستثنی گردیده است. و چرا کتاب تورات که کتابی دینی و مقدس است امروزه به عنوان منابع رشته تاریخ در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و حتی مدارس سکولار تدریس می‌شود. ساند می‌گوید که این نوع نگاه به تاریخ یهود باعث شده است که تاریخ وجهه‌ای مقدس و الهی پیدا کند و دیگر کسی جرات نقد و تحلیل و بررسی دقیق صحت و وثوق آن را نداشته باشد و در گذر زمان بسیار افسانه‌ها و اسطوره‌ها و خرافات عامه ‌پسند از سوی برخی سودجویان سیاسی وارد این تاریخ شده و دیگر به عنوان یک واقعیت پیش‌آمده شناخته می‌شود. ساند اعتراف می‌کند که جرات بیان و نقد تمامی این افکار دروغین در یک کتاب علمی و انتشار آن را نداشت تا اینکه به درجه استاد تمام رسیده که نوعی مصونیت علمی برای او به حساب می‌آید و برخی فشارهای سیاسی و دادگاهی را کاهش می‌دهد و یا حداقل مجازات را غیرمستقیم متوجه او می‌کند. او می‌گوید که خروج از اندیشه سیاسی و ایدئولوژیک موسس اسرائیل هزینه‌های سنگینی را به دنبال خواهد داشت که حداقل آن اخراج از محافل دانشگاهی و علمی است.
این کتاب که ابتدا به زبان عبری سپس فرانسوی و انگلیسی منتشر شد هم‌اکنون به زبان عربی از سوی مرکز فلسطینی مطالعات اسرائیل (مدار) در رام‌الله در زیر چاپ است. مهم‌ترین مسئله این کتاب این است که بر خلاف اندیشه یهود نمی‌توان وجودی خاص از لحاظ هویت و ژنتیک برای قوم یهود قائل شد. دین یهود را بسیاری از اقوام و تمدن‌ها و مناطق جغرافیایی گوناگون و دور از هم پذیرفته بودند و این ویژگی تمام ادیان همچون مسیحیت و اسلام است، چه در گذشته و چه امروز. اما جریان صهیونیسم که زاییده نژادپرستی آلمانی در قرن نوزدهم و متوثر از جریان‌های نژادپرستانه آن دوره در اروپا است با استنساخ همان تجریه نازیسم یک نژاد جدید که هیچ هویت و جایگاهی در تاریخ و علوم نداشت را به نام قوم یهود خلق می‌کند و این همان ابتکاریست که عنوان کتاب به آن اشاره دارد.
ابتکار خلق ملت یهود بر دو رکن پایه‌گذاری شد که به تاریخ تورات جدید گرایش دارد و در کتاب ساند هر دو رکن زیر سوال رفته است. اولین رکن اندیشه نوستالژیک « بازگشت به سرزمین موعود» است که بر اساس افسانه‌ای در تورات شکل می‌گیرد که در سال 70 میلادی قوم یهود به دلیل شکستن بت بزرگ از آن منطقه اخراج شدند و آن دوران به نام «روزهای پراکندگی یهود» معروف است. رکن دوم دین یهود است که دیگر دینی بشارت دهنده نیست و تنها یک نژاد است که در آن روزهای پراکندگی یهود این افراد همه از یک نژاد بودند که از سرزمین کنعان(فلسطین امروزی) اخراج شدند. به اعتقاد اینان در این سال‌ها هیچ نژاد و قومی دیگر با آن انسان‌های اول که خوارج نامیده می‌شوند اختلاط پیدا نکردند و نژاد یهود همواره همان نژاد اصیل باقی ماند. شلومو ساند در کتاب خود با نقد علمی و تاریخی این دو رکن‌، این افکار را تنها برای ایجاد یک قومیت جدید می‌داند که هدف آنها بر اساس اندیشه صهیونیسم توجیه حق بازگشت یهود به سرزمین اصلی‌شان است.
در حالی که داستان «اخراج رمانتیک یهود» به گفته ساند رخ نداده است. این آن چیزی است که ساند در چندین فصل با مستندات خود به بحث آن می‌پردازد. به گفته ساند فلسطین تنها سرزمینی نبود که یهودیان در آن می‌زیستند که اینچنین بخواهند تمامی قومیت و تاریخ خود را به آن خطه نسبت دهند. یهودیان بسیاری در ایران و عراق و مصر و مناطق اطراف آن حضور داشتند که تعداد آنان از چهارمیلیون نفر تجاوز می‌کند، که مسلما از تعداد یهودیان ساکن فلسطین بیشتر است. بنابراین مساله جایگاه ویژه قوم یهود کاملا ساختگی  و افسانه است که متشابه با افسانه‌های روم باستان ساخته شد.
این بدین معناست که نظریه «دوران پراکندگی جنس یهود» هیچ اساس تاریخی ندارد و هر یهودی در سراسر جهان با دین یهود ارتباط دارد نه با قوم یهود، این در حالی است که آن رکن دوم به وجود یک ملت یهودی بر اساس یک ژن خاص تاکید دارد. ساند معتقد است که هرآنکس امروز خود را یهود می‌داند بر اساس همان بشارتی است که موسی علیه‌السلام به تمام مردم جهان از سرزمین‌ها و قبائل گوناگون می‌داد نه فقط به قوم خود. لذا نفی تبشیری بودن یهود و اینکه مختص عده‌ای اندک است باعث شده که مسیحیت و اسلام امروز در تمام نقاط جهان گسترش یابد در حالی که تعداد یهودیان بسیار اندک است، ساند این تحریف را یک خیانت در حق دین یهود و یک ایدئولوژی موهوم می‌خواند که هیچ ارتباطی به تاریخ ندارد. نویسنده کتاب دلایلی بسیار محکم می‌آورد که یهود هیچ تفاوتی با سایر ادیان تبشیری الهی ندارد و موسی پیام خود را به تمام مردم جهان خوانده است. به گفته ساند دین یهود با قدرتی تمام در مقابل ادیان دیگر قد کشید و در دوره‌ای به تمام نقاط جهان شیوع پیدا کرد. حال میزان گسترش آن بر اساس مسائل سیاسی و اقتصادی و نظامی بوده است، اما همواره بر محور بشارت و پیوستن مردم به دین یهود عمل می‌کرد. محدوده دریای مدیترانه بیشترین یهودی را به خود اختصاص می‌داد که بسیاری قبائل عربی، رومانی، بربر و حمیرایی را شامل می‌شد که این دقیقا بر خلاف اندیشه صهیونیسم است که یهود مختص یک نژاد واحد است. همچنین ساند به حضور گسترده یهودیان در حاشیه دریای خزر در قرن هشتم اشاره می‌کند که همواره سعی داشتند تا از اختلاف میان امپراطوری اسلامی و رومی برای جذب بیشتر مردم به دین خود بهره برند. یهود خزر همانانی بودند که دین یهود را به اروپای شرقی آوردند و هیچ ارتباطی به فلسطین، اقوام و نژادهای آن منطقه ندارند. ساند همچنین تلاش‌های دانشمندان اسرائیلی را مسخره می‌کند که می‌خواهند با آزمایش در DNA یهودیان یک نژاد بودن آنان را ثابت کنند در حالی که تفاوت رنگ پوست یهودیان اروپایی با یهودیان عرب کاملا این تناقض را نشان می‌دهد.
اما آن نکته‌ای که ساند بیش‌از هرچیز بر آن تاکید دارد که منجر به سیلی خوردن او در دانشگاه لندن شد این است که تعریف یک قوم و نژاد برتر به نام یهود در کنار اقوام اروپایی بر اساس هدفی سیاسی و سلطه‌جویانه بوده است که کاملا رنگ و بویی ایدئولوژیکی دارد نه تاریخی. در اینجاست که ساند به دو کتاب ریشه‌شناسی اقوام اروپایی از بندکت آندرسون و ارنست گلینر ارجاع می‌دهد که چگونه اقوام و ملل اروپایی شکل گرفتند و چگونه برخی افسانه‌ها تمدن‌هایی کاذب در طول تاریخ به وجود آورده‌اند که هیچ‌گاه پیشینه تاریخی ندارند. حال اگر مختصات یک تمدن که شامل نژاد، زبان، فرهنگ، دینی واحد و سازمانی مشخص را برای تمام اقوام جدید اروپایی بررسی کنیم می‌بینیم که بسیاری از آنان ساختگی هستند و شلومو ساند با استناد به آن دو کتاب می‌گوید که قوم صهیونیسم نیز تاریخ یهود و یهودیت را خود آفرید تا هویتی به قوم خود بخشد.
ساند در پایان کتاب خود راه‌کاری باب طبع مردمان اسرائیل برای حل منازعات منطقه نمی‌دهد و این خشم محافل صهیونیستی را علیه او بیش از پیش کرد. او در مناظره‌ای که در دانشگاه لندن داشت نیز این را تکرار کرد که من در ذهنم اتوپیا نمی‌سازم و به نظرم راه حل منازعات منطقه پذیرش حضور دو دولت رسمی فلسطین و اسرائیل است علارغم ظلم تاریخی که در حق مردم فلسطین روا شده است، اما باید شرایط را پذیرفت. ایجاد یک دولت واحد فلسطین در آن منطقه ذاتا و اخلاقا به حق است، اما شدنی نیست و نمی‌توان دو گروه کاملا متضاد را راضی کرد که در کنار هم زندگی کنند.
مآخذ:

1 comment:

irani said...

باسلام
زيبابودوقابل تقدير