Thursday, November 12, 2009

فلسطينيان48 در گزارش گولدستون


محمد أبو شريفة
مترجم: نعیم شرافت
در نهایت دیپلماسی‌های رفع اتهام رژیم صهیونیستی در برابر گزارش گلدستون شکست خورد و اسرائیل به عنوان متهم ردیف اول جنایات ضدبشری در جنگ‌های اخیر غزه در محافل بین‌الملل شناخته شد و سازمان ملل با وجود فشارهای فراوان کشورهای غربی بررسی این گزارش را شروع کرد.
در میان تمام اتهام‌های وارده بر نیروهای نظامی اسرائیلی در گزارش گلدستون، از کشتار و خون‌ریزی و تجاوز به حقوق مردم غزه و تعدی از قوانین انسانی اولیه بین‌المللی در مورد کودکان و زنان و سالخوردگان، نکته قابل توجه در این گزارش میزان فعالیت‌های گسترده نژادپرستانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان 48 بود. تا آنجا که یک فلسطینی 48 در تمام قوانین شهروندی به عنوان یک شهروند جنایت‌کار شناخته شده که شهروندان یهودی باید از او دوری کنند. این رویکرد خودبرتربینی نازی‌صفت در تمام ارگان‌های دولتی و رسمی شهر قدس وجود دارد. فلسطینی 48 همان فلسطینی ساکن اراضی اشغالی است که به موجب قانون مصوب 1948 به عنوان شهروند اسرائیلی حق سکونت در زمین‌های خود و بهره‌مندی از حقوق شهروندی را دارد.
نژادپرستی و تبعیض
حضور گسترده رسانه‌ها و پیگیری شدید مردم در مسئله غزه منجر شد که گزارش گلدستون از موضوع ستم‌های رواشده علیه فلسطینیان 48 نگذرد و آنچه که از آن به نژادپرستی و تبعیض یاد کرده است را در بند 111 گزارش خود بیاورد: « به کمیته تحقیق و تفحص گزارش‌هایی رسیده است که نشان می‌دهد حکومت اسرائیل دست به سرکوب گرو‌ه‌ها و افراد فلسطینی ساکن قدس می‌زند. منظور فلسطینیانی است که با انجام عملیات نظامی علیه غزه مخالفت می‌کردند، هر چند که عده کمی نیز از این فلسطینیان به حمایت و همکاری اسرائیل پرداختند».
گزارش گلدستون ادامه می‌دهد: «مخالفت‌های مردمی فلسطینیان شهروند اسرائیل به یک جریان اصلی در شهر قدس تبدیل شده بود نه اینکه بخواهد در حاشیه باشد، اما مخالفان برای ابراز مخالفت خود بسیار تحت فشار قرار می‌گرفتند».
«بایکوت مخالفان در اعتصاب‌های مردمی در نهایت به دستگیری و شکنجه سخت 715 نفر در سرزمین‌های اشغال شده و قدس شرقی انجامید. در ابتدا این‌گونه تظاهر می‌کردند که هیچ‌ مزاحمتی متوجه معترضین نمی‌شود، اما برخلاف گفته آنان بی‌رحمانه‌ترین ستم‌ها را بر مخالفان روا داشتند، این در حالی بود که حدود 34% از دستگیرشدگان دارای سن کمتر از 18 سال بودند. البته کمیته تحقیق و تفحص به این توجه دارد که دستگیرشدگان تعداد کمی از کل جمعیت معترضین بوده‌اند. اما کمیته به رژیم صهیونیستی هشدار می‌دهد که نیروهای امنیتی او باید حقوق شهروندان را در نهایت احترام رعایت کنند، بدون تبعیض، چرا که رویکرد مانیفست حقوق بشر در بخش حقوق مدنی و سیاسی این است که بر اساس آزادی بیان انسان‌ها برگزاری چنین تجمع‌های اعتراضی آرام حق شهروندان می‌باشد.»
کمیته تحقیق و تفحص نگرانی خود را از آنچه پلیس رژیم صهیونیستی با روش‌های سرکوب، دستگیری و شکنجه مخالفان پیش گرفت در بند 112 گزارش این‌گونه نشان می‌دهد: «کمیته با مشاهده گزارش‌های به دست آمده از آزار جنسی و شکنجه‌های بدنی مخالفان از سوی پلیس اسرائیل بسیار نگران شد، چرا که در پشت این جنایات روحیه نفرت‌آور نژادپرستی مشاهده می‌شود که باعث گردیده نیروهای امنتیتی اسرائیل به راحتی تمام، حتی به زنان و کودکان دستگیر شده رحم نکند و آنها را آزار جنسی دهد. ماده 10 مانیفست حقوق بشر می‌خواهد که با درماندگان به گونه‌ای برخورد شود که بتوانند با آزادی تمام از حقوق انسانی بهره‌مند شوند و کرامت ذاتی بشری آنها لگدمال نشود.»
گزارش بر روش‌های تبعیض نژادی رژیم صهیونیستی در برخورد با فلسطینیان 48 متمرکز می‌شود و در بند 113 می‌آورد: «از میان معترضان سیاست‌های اسرائیلی، شهروندان اسرائیلی فلسطینی‌الاصل دیده می‌شدند که حکومت به بدترین شکل با نگاهی تبعیضانه با آنها برخورد می‌کند. عنصر تبعیض و برخوردهای غیرمنصفانه نسبت به شهروندان اسرائیلی فلسطینی‌الاصل در مقایسه با شهروندان یهودی بر اساس گزارش‌های وارده کاملا محرز است. این مسئله است که نگرانی ما را دوچندان می‌کند».
گروه گلدستون همچنین از وجود عقده‌های شخصی در نحوه برخورد نیروهای امنیتی پرده برمی‌دارد. در بند 114 از گزارش بیان‌شده است: « برخوردهایی که از سوی تشکیلات امنیتی اسرائیل گزارش شده، دلالت می‌کند بر وجود کارهایی از روی عقده‌های سیاسی و شخصی که منجر به ایجاد فضایی امنیتی و بسته در داخل اسرائیل شده است. نگرانی کمیته از آنجا است که در آینده نوعی شاباک ( General Social Survey = GSS  ) به معنی پاک‌سازی اجتماعی عمومی در منطقه رخ دهد، که در آن بدون وجود هیچ قانون نظارتی و هیچ‌گونه التزامی با فعالیت‌ها و جریان‌های سیاسی کاملا سلیقه‌ای و سلبی برخورد شود».
تحت عنوان «تاثیر حملات موشکی گروهک‌های مبارز فلسطینی بر شهروندان جنوب اسرائیل » گزارش گلدستون در بند 110 می‌آورد: «کمیته همچنین مشاهده کرد که به خاطر حملات جزئی موشکی فلسطینیان بر سر شهروندان اسرائیلی در مقابل هزاران موشک اسرائیلی پرتاب شده بر غزه، 460 میلیون دلار از طرف آمریکا برای جبران خسارات وارده بر اسرائیل از 2005 تا 2011 پرداخت شده است. طبق بررسی‌های کمیته به دلیل نبود هیچ نظامی برای تعیین میزان هزینه خسارات در جنگ‌ها و نحوه تخصیص و توزیع آن، پول‌های هنگفتی در جیب سران سیاسی اسرائیلی و شهروندان یهودی رفته که ذره‌ای از آن برای فلسطینیان ساکن روستاهای اطراف قدس و سرزمین‌های اشغالی صرف نشده است در صورتی که آنان بیشتر مورد حمله موشک‌های نظامیان غزه قرار می‌گرفتند».
بنابراین می‌توان در گزارش گلدستون نوعی درخواست رعایت حقوق شهروندان فلسطینی ساکن اراضی اشغالی به نام فلسطینیان 48 را مشاهده کرد. در این گزارش جایگاه این فلسطینیان به عنوان صاحبان اصلی این سرزمین‌ لحاظ شده است نه تنها شهروندانی هم‌سطح یهودیان. به گفته این گزارش بیان رعایت اصول دموکراسی جوابگوی مشکلات فلسطینیان نیست چرا که هیچ‌گاه نمی‌توان انتظار داشت مطالبات اصلی این مردمان توسط نظام صهیونیستی حاکم جواب داده شود.
مشروعیت‌ یافتن قوانین فاشیست
سخن از رشد بی‌رویه نژادپرستی داخل جامعه و تشکیل موسسه‌ای رسمی برای آن در رژیم صهیونیستی مسئله جدیدی نیست اما پافشاری بر آن در مدت 60 سال منجر به مشروعیت و قانونی شدن آن شده است به طوری که به روشنی تمام حقوق و مالکیت‌های مادی و معنوی فلسطینی‌ها زیر سوال می‌رود و هیچ‌ کسی نیز جرات اعتراض ندارد. این فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی، در دوره‌ای از سال 1948 تا 1966 شاهد تحولات اساسی و ماهوی در قانون خود در چند مرحله بوده‌اند. قانون مصوب بریتانیا در سال 1945 خود ناقض اصول اولیه عدالت میان تمام شهروندان بود اما تا 1966 دیگر حتی بیان شهروند فلسطینی‌الاصل در قوانین دیده نمی‌شد و کلمه شهروند در قانون تنها به معنای شهروند یهودی یا یهودی‌زاده بود. تا آنجا که از اختیارات فرمانده نظامی آن شد که به موجب بندهای 109 و 111 قانون، می‌توانست حقوق شهروندی اعراب روستایی را نفی کند و یا آنان را به دست پلیس بدهد و یا اینکه آنان را در خانه‌شان یا زندان‌های حکومتی حبس اجباری کند. به موجب این قانون به صلاحدید حاکم وقت می‌توانند مردان شهروند عرب را  تا زمانی نامحدود از سرزمین‌های اشغالی تبعید کنند و زنان و فرزندان آنان را به کار گیرند. در مقابل هرکدام از بندهای این قانون حق اعتراض وجود ندارد و در صورت مشاهده هرگونه مخالفتی فرد مجبود به ترک وطن می‌شود. اما در مقابل، قاضی دادگاه حق صدور هرگونه حکمی برای میزان مجازات و جریمه افراد دارد و برای آن هیچ ضابطه‌ای تعریف نشده است.
قوانین شرعی مصوب کنیست اسرائیل نیز با هدف خلع مشروعیت حضور فلسطینیان 48 تصویب شده است، به گونه‌ای که حق رای‌ دادن یا دستیابی به مزایای تخصیص یافته برای یک شهروند اسرائیلی را در قبال خدمات نظامی و اداری او می‌پردازند و در صورت عدم تمکین به خدمت برای رژیم صهیونیستی از این مزایا و حقوق محروم می‌ماند. در قانون کنیست تصریح شده است که بخش‌های مدیریتی و وزارتی باید در دست یهودیان باشد. تمامی این قوانین شبه فاشیستی شامل حال خانواده‌های معارض با نظام نمی‌شود.
اما در تاریخ 28/5/2008 ، کنیست اصلاحیه نهم قانون را پذیرفت. به موجب این اصلاحیه رژیم صهیونیستی دیگر حق سلب هویت شهروندی را نیز از متهمین به استنکاف از پیروی از نظام حاکم را دارد. بر اساس این قانون دادگاه امور اداری رژیم صهیونیستی به خواسته وزیر کشور، هویت شهروندی و شناسنامه‌ای بسیاری از فلسطینیان 48 را سلب و مردان آنان را اخراج کرد. به موجب این قانون فرد دیگر امکان تابعیت هیچ کشوری را نخواهد داشت.
جریان صهیونیسم برای تحقق اهداف بنیادی طراحی شده توسط دیوید بن گوریون در سال 1948، از انجام هرگونه عملی ابایی ندارد. در همان سال 1948 میخائیل زوهر فرمانده نظامی رژیم صهیونیستی وقت گفت: « از عملیات تروریستی، دستگیری مخالفان و ایجاد ترس در میان فلسطینیان، مصادره زمین‌های آنان و قطع خدمات و مزایای شهروندی و اجتماعی آنان بهره می‌گیریم تا آن روز که تمامی مناطق عرب‌نشین از ساکنان عرب خالی شود». و در تاریخ 4/4/1969 روزنامه صهیونیستی هآرتس به نقل از موشیه دانا کارشناس مرکز مطالعاتی حیفا نوشت: « با دیوید بن گوریون از شهر خارج شدیم و نفئال ایلون چند مرتبه از او پرسید با اعراب ساکن زمین‌های اشغالی چه باید کرد؟ بن گوریون با دستش اشاره کرد که باید همه آنان را اخراج کنیم». همچنین روزنامه نیویورک تایمز در 32/10/1979 سخنانی از اسحاق رابین را چاپ کرد که در آن آمده بود: « چنان باید با ساکنین عرب برخورد کنیم که در آینده چیزی جز چند هیزم‌شکن و کارگر آشپزخانه از آنان نماند».
این نگاه تا امروز نیز ادامه دارد و چنین سخنانی همچنان بر زبان وزرا و سران ارشد صهیونیستی تکرار می‌شود. آنان به دنبال نابودی واژه «فلسطینی 48» هستند تا دیگر هیچ مزاحم و مخالفی برای اجرای سیاست‌های جنگ‌طلبانه آنان نباشد.

Wednesday, November 11, 2009

افزایش نامحسوس آمریکایی در افغانستان






فرید زکریا در کنار هنری کسینجر

 دیک چنی معاون اول جرج بوش رئيس جمهور سابق آمريکا، باراک اوباما را به تردید در مورد مسئله افغانستان متهم کرد. او از اوباما خواسته است به سرعت جنگ با نیروهای طالبان را از سر گیرد. اما سوال این است که اوباما برای اثبات شجاعت و ایستادگی خود در جواب چنی چه دلیل موجهی خواهد آورد؟ در این فاصله که همه منتظر اعلام استراتژی جدید کاخ سفیداند، تحلیل‌ها و مقالات راهبردی فراوانی در رسانه‌های جهان دیده می‌شود که به نوعی به آینده‌نگری و آینده‌نگاری سیاست‌های آمریکا در افغانستان می‌پردازند.
فرید زکریا دبير هفته‌نامه نيوزويك در مقاله‌ای اختصاصی برای الشرق‌الاوسط با عنوان «بیایید پیش از افزایش نیرو تامل کنیم» به تحلیل آینده نظامی و سیاسی آمریکا در افغانستان پرداخته است. او در جواب خواسته چنی می‌گوید:« این زشت نیست که اوباما بخواهد مدتی را پیش از شروع جنگ صرف آشنایی با شرایط منطقه و فرصت‌های موجود کند و بر آنچه در افغانستان پس از انتخابات می‌گذرد مسلط شود. حالت خطرناک آن است که اوباما سریع تسلیم گفته نسنجیده و بر پایه اطلاعات اشتباه دیک چنی شود.»
فرید زکریا سوال اساسی خود را این‌گونه مطرح می‌کند که:« آیا برای بار دوم نیاز به افزودن نیروهای نظامی در افغانستان است یا نه؟»
تعداد نیروهای نظامی آمریکایی در افغانستان در ماه ژانویه 2008 به بیش از 26607 نفر می‌رسید. و در خلال شش ماه پس از آن، این تعداد به بیش از 48250 نفر رسید. این در حالی بود که بوش رئیس‌جمهور آن موقع در توضیح سیاست افزایش نیرو گفته بود: « این افزایش نیرو بسیار آرام و نامحسوس خواهد بود!». لذا بر پایه این سیاست هر‌آنچه باید برای مقابله با درگیری‌ها به کارگرقته شود استفاده شد و تمام نیروها موظف شدند تا به جنگ با طالبان آماده شوند و از مردم افغانستان حمایت کنند و ارتش و پلیس افغانستان را حمایت و تقویت کنند و برای توسعه روزافزون آن منطقه یاری کنند.
در ژانویه 2008 بر اساس این سیاست 3000 سرباز به دستور بوش روانه افغانستان شدند، دقیقا در همان روزهایی که تازه اوباما به ریاست‌جمهوری رسیده بود. البته اوباما نیز بر اساس همان گفته خود در روزهای انتخابات که جنگ افغانستان را ادامه خواهد داد به روش و منشی دیگر در طول ده ماه گذشته تعداد نیروها در افغانستان را به 3برابر تعداد قبل رساند. افزایش 40 هزار نفری سرباز آمریکایی در زمان اوباما یعنی رشد 300درصدی نیروهای آمریکایی در سال 2008 ( این در حالی است که در سال 2008 تنها 20هزار سرباز در عراق افزوده شد).
به گفته زکریا هرکسی از مشاهده این سیاست افزایش نیرو در افغانستان پی‌خواهد برد که تا کنون نیروهای نظامی آمریکایی حضورشان سودی برای آمریکا نداشته است.
ژنرال استنلی مکریستال، کسی است که در تابستان امسال توسط اوباما برای فرماندهی نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان انتخاب شد. او در ابتدا تمرکز بر تعداد نیروهای نظامی را کنار گذاشت و گفت: «نیاز فوری ما برای اصلاح اساسی استراتژی و مسیر تفکر و اجرای به آن احساس می‌شود». و این جملات از بخش سوم خاطرات اوست که در 66 صفحه نوشته شده است. اما در این فاصله اخیر که اوباما در صدد اتخاذ استراتژی جدید است مکریستال نیز همچون دیک‌چنی به خاطر شرایط بحرانی پس از انتخابات افعانستان، اصرار بر افزایش تعداد نیرو را دارد.
فرید زکریا برای دستیابی به راهبرد نظامی صحیح در منطقه برای نیروهای آمریکایی به مطالعه و تامل بر «جنگ وانات» تاکید می‌کند. در 13 ژانویه 2008، تعداد زیادی از نیروهای جریان طالبان در روستای وانات در جنوب شرقی افغانستان نظامیان آمریکایی را  محاصره کردند. پس از گذشت ساعات اندکی از کشتار شدید، تعداد نیروهای آمریکایی تنها به نه نفر رسید. این بزرگترین کشتار آمریکایی‌ها در یک درگیری در سال‌های اخیر بود. تام رکس روزنامه‌نگار سابق واشنگتن‌پست و کارشناس نظامی در این حادثه به این نکته اشاره کرد که وانات منطقه کوهستانی است که تعداد ساکنین بومی در آن بسیار اندک و بیشتر آنها دشمنان نیروهای بیگانه‌اند. و سوال این است که : «چرا دستمان را داخل کندوی زنبور می‌بریم؟».
در آن موقع بود که مکریستال نیروهای آمریکایی را از وانات خارج کرد.  گریگ جاف نویسنده واشنگتن پست پس از یک سال گذشت از حادثه وانات نوشت: «عقب‌نشینی از منطقه طالبان بیشترین حاصل را برای رهایی از تهدیدهای منطقه داشت. در هفته‌های پیاپی گذشته، فرماندهان آمریکایی به این نتیجه رسیده‌اند که باید در شش مایلی خارج از روستای وانات بین شهروندان افغانی منطقه و نیروهای طالبان کمین کنند تا حوادث کشتار سال گذشته تکرار نشود». زکریا بر اساس گفته گریگ جاف تحلیل می‌کند که آمریکا می‌تواند به نیروهای طالبان مهلت دهد تا نیروهای خود را در میان ساکنان افغانی در مناطق دوردست مستقر کنند. این باعث می‌شود پس از گذشت زمان و شدت‌یافتن مشکلات و کمبودهای منطقه، شهروندان کینه طالبان را به دل گیرند و از هر فرصتی برای انتقام از آنان استفاده کنند. در این هنگام نیروهای ناتو می‌توانند وجهه روشن و مقبول طالبان را در میان مردم افغان تیره کنند نه اینکه با افزایش تنش و ایجاد فاصله طالبان با مردم بر محبوبیت آنان بیافزایند. به گفته زکریا مناطق دوردست این فرصت را به آمریکا می‌دهد که برای مبارزه با تروریسم – که هم‌اکنون وظیفه ژنرال بایدن است- به نتیجه مطلوب رسد.
زکریا اشاره به دیدار خود از فرماندهان نظامی آمریکا در افغانستان می‌کند و از قول آنان می‌گوید که: «تعداد نیروهای سابق برای انجام عملیات نطامی علیه طالبان کافی بود و افزایش 40هزار نیرو توسط مکریستال کاری بیهوده و هزینه‌بر بوده است.»
هنری کسینجر در مقاله اخیر خود با عنوان «افغانستان و فرصت‌هایی برای نظام جهانی» نیز با رد پیشنهاد مکریستال از اوباما خواسته است که به انتخاب راه میانه‌ای برای افزایش تعداد نیروها روی آورد. او این‌گونه مساله را تحلیل کرده است که پذیرش خواسته مکریستال منجر به خدشه‌دار شدن وجهه صلح‌طلب اوباما شده و در پایان جنگ افغانستان به نام جنگ اوباما در تاریخ ثبت خواهد شد. اما اگر افزایش تعداد نیروها را به طور کامل رد کند امکان شکست نطامی و آینده‌ای دراماتیک برای نظام سیاسی آمریکا پیش‌بینی می‌شود. پس راه چاره برای اوباما اتخاذ استراتژی میانه است به این شکل که تعداد نامحسوسی از نیروها را افزایش داده تا حساسیت برنیانگیزد و در مقابل تمام تلاش خود را برای پیروزی در عملیات نظامی علیه طالبان و آشوبگران افغانی به کار گیرد.
انتقاد کسینجر از پیشنهاد مکریستال نیز به دلیل اتفاقات اخیر منطقه و نفوذ طالبان به خاک پاکستان گفته شده است که باعث گردیده نیروهای طالبان و ضدآمریکایی‌ها فعال‌تر شوند و در نهایت لطمه بزرگ به آمریکا وارد شده و این آمریکاست که فدایی جنگ‌های مرزی طالبان و پاکستان می‌شود. او سیاست افزایش نامحسوس نیرو را بر اساس مدل 1953 آمریکا در کره دانست و گفت: « افزایش تدریجی ملایم نیرو در مقابل، خروج تدریجی و ملایم را به همراه دارد به طوری که شما می‌توانید همواره حضور خود را حفظ کنید. در این مدل شما هم حضور دارید هم ندارید. اگر بر سر مسائل داخلی و شدت‌گرفتن آشوب‌های مخالفین اوضاع بحرانی بر کشور حاکم شود کسی شما را مسئول نمی‌داند در حالی که شما همچنان در منطقه حضور دارید.»

Monday, November 9, 2009

روزشمار جهان : 5 نوامبر


اولین اخطار اتمی کره شمالی
uploadpic.org - click to view full image
سال 2003 رئیس دولت جمهوري خلق كره شمالي در بیانیه‌ای اعلام کرد مصوبه سازمان ملل مبنی بر تایید برنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را رد می‌کند. او این مصوبه را فاقد ضمانت اجرایی دانست و سازمان ملل را ابزار دست آمریکا خواند. این بیانیه اولین اخطار کره شمالی برای انجام آزمایش اتمی بود.

صدور حکم اعدام صدام
uploadpic.org - click to view full image
سال 2006 در دادگاهی درعراق به ریاست عبدالرحمن رئوف که در زمان نظام بعث زندانی بود، صدام حسین رئیس‌جمهور سابق عراق در اتهام قتل 148 عراقي در سال 1982 مجرم شناخته و به اعدام محكوم شد. صدام هنگام قرائت حکم فرياد می‌زد:«زنده باد مردم، مرگ بر دشمنان مردم ـ زنده باد ملت سرفراز، مرگ بر دشمنان اين مردم» 

اوباما انتخاب شد
uploadpic.org - click to view full image
اوباما از ساعات اولیه امروز دست کم در 26 ایالت با مجموع 338 رأی هیئت انتخاب کننده پیروز شده بود که وی را به مراتب بالا تر از مرز 270 رأی لازم  هیئت انتخاب کننده قرار می‌داد.  پیش از اعلام نتایج نهایی سناتور جان‌ مک‌کین نامزد جمهوری‌خواه انتخابات در تماسی تلفنی به اوباما پیروزی او را تبریک گفت.

روزشمار جهان : 4 نوامبر


مک‌فارلین در ایران
uploadpic.org - click to view full image
سال 1986 در جريان جنگ عراق با ايران مك فارلين مشاور ويژه امنيت ملي رونالد ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا با چهار آمريكايي ديگر به طور محرمانه برای مذاکره وارد تهران شد که با عدم توجه سران ایران مواجه شد. بنا بود در این دیدار موضوع فروش اسلحه به ايران و ارسال پول آن به مخالفان دولت ضد غرب نيكاراگوئه معروف به كنتراها مطرح شود.

ترور نخست‌وزیر صهیونیستی
uploadpic.org - click to view full image
اسحق رابين ژنرال بازنشسته و نخست وزير وقت اسرائيل در سال 1995 به دست يك جوان يهودي افراطي در شهر تل‌آویو ترور شد. رابین در سال 1994 پیمان اوسلو را که در آن کشور خودگردان فلسطین به رسمیت شناخته می‌شد به اجرا درآورد  و برای آن جایزه صلح نوبل دریافت کرد. اقدام او اعتراض افراط‌گرایان اسرائیلی و در نهایت ترورش را به همراه داشت.

انتخاب 44 امین رئیس‌جمهور آمریکا
uploadpic.org - click to view full image
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۸ جهت انتخاب چهل و چهارمین رئیس جمهور برگزار ‌شد. در اين انتخابات شش نفر نامزد مقام رياست جمهوري بودند. طبق نتايج پنج نظر سنجي كه دوم نوامبر از شبكه «اي. بي. سي» پخش شد؛ اوباما بيش از 338 الكتور از مجموع 538 اعضاي الكترال كالج را به دست خواهد آورد.

Friday, November 6, 2009

تغییر در توکیو، تهدید در تل آویو


پس از سخنان باراک اوباما در دانشگاه قاهره درماه ژوئن 2009 و اعلان موضع صریع آمریکا مبنی بر مخالفت با شهرک سازی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری، تحلیل‌های بسیاری از این تغییر موضع کاخ سفید صورت گرفت که بسیاری این تغییر را تنها یک استراتژی برای جلب اعتماد جهان عرب نسبت به آمریکا می‌دانستند. در عمل اوباما حرکت خاصی برای تحت فشار قراردادن اسراییل نشان نداد و در نشست سه جانبه اخیر نیویورک با حضور نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی و شخص باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا باز در پایان اسراییل پیروز گفت‌وگو بود و تلاش‌های آمریکا بی‌ثمر ماند. اما با این وجود گفتمان و ادبیات صلح طلبانه آقای اوباما توانسته است نوعی تغییر نگرشی در مواضع و سیاست‌های کشورهای هم پیمان آمریکا را نسبت به اسراییل ایجاد کند. در اروپا و یک سال اخیر بسیاری از شرکت‌های تجاری و صنعتی سیاست تحریم قراردادهای طرف اسراییلی را در پیش گرفته‌اند و در آخرین روز جشنواره بین‌المللی علوم اجتماعی در برزیل روز 30 مارس را روز جهانی تحریم کالاهای اسراییلی نام نهادند. پیروی از ادبیات اوباما و تحریم سیاست‌های اسراییل به ابزاری برای جلب رضایت عمومی مردم نیز تبدیل شده است. ژاپن مرکز بزرگ اقتصادی آسیای شرقی و محل تجمع گسترده شرکت‌های تجاری آمریکایی و صهیونیستی است. بارها مردم ژاپن در این تجمع‌های اعتراض آمیز خود از وابستگی سیاسی و اقتصادی دولت به آمریکا و اسراییل ابراز ناراحتی کرده‌اند. تا اینکه ماه گذشته در انتخابات ژاپن پس از نیم قرن حاکمیت لیبرال‌ها، این بار دموکرات‌ها با شعار استقلال سیاسی و اقتصادی ژاپن رأی آوردند.
رأی آوردن دموکرات‌ها ترس و شگفتی را در محافل رسانه‌ای و سیاسی اسراییل ایجاد کرد. ترسی که ناشی از تهدید منافع اقتصادی آنها در آسیای شرقی بود. به یکباره مراکز صهیونیستی جهان فعال شدند تا اندیشه توجیه حضور رژیم صهیونیستی در فلسطین را میان مردم ژاپن گسترش دهند. تا به آنها بیاموزند که اسراییل قدرت اول خاورمیانه است و قطع رابطه اقتصادی با او منجر به بحران اقتصادی ژاپن می‌شود. در اقدامی بی‌‌سابقه تعداد بسیاری نسخه از پروتکل یهود به زبان ژاپنی توزیع شد. نمونه بارز این ترس اسراییلی مقاله‌ای است که توسط پروفسور بن - امی شیلونی استاد مطالعات آسیای شرقی دانشگاه هبریو اورشلیم، یک هفته پس از انتخابات ژاپن در روزنامه صهیونیستی هاآرتص منتشر شد. عنوان مقاله «آیا اوبامای ژاپن، اسراییل» را تحت فشار قرار می‌دهد؟ است که این نکته را ثابت می‌کند، رژیم صهیونیستی از انتشار ادبیات تغییرگرایانه اوباما و تأیید و به رسمیت شناختن فلسطین هراس دارد. در این مقاله آمده است: «هاتویاما رهبر حزب دموکرات و پیروز انتخابات ژاپن وعده داده است که دولت او وضع معیشتی کودکان ژاپنی را اصلاح می‌کند و خدمات رفاهی گسترده در اختیار مردم قرار می‌دهد. او می‌گوید می‌خواهد سد راه انباشت سرمایه و تولید تورم شود. در نقشه اقتصادی او مبارزه با مصرف بی‌رویه مهم‌ترین ابزاریست که نمونه آن از بین بردن پل‌ها و ساختمان‌های بی‌مصرف است. اما نویسنده در این مقاله برای ‌اثبات اشتباه دموکرات‌ها و توجیه اهمیت حضور سرمایه‌داران خارجی در ژاپن می‌گوید: «پروژه‌های صرفی که در گذشته در ژاپن بسیار به کار گرفته می‌شد اهرم فشاری بود برای کنترل و تحریک اقتصاد ژاپن، حال از بین بردن ناگهانی این پروژه‌ها آسیب‌های بسیاری را در پی‌خواهد داشت که از دل آنها بحران اقتصادی غیر قابل تصوری در ژاپن زاییده می‌شود. دولت جدید ژاپن می‌خواهد که سیاستمداران و شرکت‌های اقتصادی خارجی که سال‌ها در ژاپن فعالیت می‌کردند را تحت فشار قرار دهد و در مقابل راه تعامل و دخالت را برای کشورهای آسیایی همچون چین و دیگر کشورهای استقلال یافته آمریکایی بازکند.»
 شیلونی نویسنده مقاله به دنبال تحریک مردم ژاپن است. او می‌خواهد آینده بودن اسراییل را آینده‌ای بسیار وحشتناک برای ژاپن تصویر کند بنابر این به سراغ شخص هاتویاما منتخب مردم می‌رود تا سیاست‌های او را خطرناک و اشتباه تلقی کند. نویسنده ادامه می‌دهد:«هاتویاما گفته است که دیگر نمی‌خواهد در فعالیت‌های ضد تروریستی در افغانستان شرکت کند و این در حالی است که ژاپن بزرگ‌ترین سوخت رسان کشتی‌های آمریکایی در اقیانوس هند بوده است. توقف کمک‌های ژاپنی به نظامیان غربی در مناطقی همچون افغانستان آینده‌ای پرتنش در روابط آمریکا و ژاپن ایجاد می‌کند و این یعنی کاهش حمایت‌های مالی و سیاسی آمریکا به ژاپن و شاید اینگونه ژاپن نیز به آینده کره شمالی دچار شود. این مسأله همچنین در میزان صادرات کالاهای ژاپنی به آمریکا و اروپا تأثیر منفی خواهد گذاشت و اقتصاد ژاپن را زمین‌گیر خواهد کرد. در گزارش اخیر شرکت تویوتا کاهش 20 درصدی میزان فروش جهانی این شرکت اعلام شده است و همچنین ماشین میتسوبیشی نیز کاهش فروش 45 درصدی در جهان دارد».
در پایان مقاله، نویسنده حرف اصلی خود را می‌زند و حضور دموکرات‌ها را در ژاپن خطری بزرگ برای اسراییل به حساب می آورد. او می‌گوید: «با صرفنظر از موضع به خطر افتادن حضور آمریکا در منطقه، تغییر سیاست‌های ژاپن نسبت به اسراییل پیش‌بینی می‌شود. ژاپن کشوری بود که در سال‌های اخیر برای حفظ منافع اقتصادی و روابط دیپلماتیک خود با آمریکا، همواره در کمک رسانی به فلسطین حداقل فعالیت‌ها را داشت. اما هاتویاما بسیار علاقه‌مند است که روابط خود با کشورهای جهان عرب را آغاز کند و حتی در این میان حماس را به رسمیت شناسد و از اسراییل بخواهد که حقوق مردم فلسطین را رعایت کند. از جمله این خواسته‌ها گفته‌ هاتویاماست. مبنی بر توقف شهرک سازی اسراییل در کرانه باختری موضعی که همانند این مقام ارشد ژاپنی اکثر کشورهای اروپایی نیز علیه اسراییل می‌گیرند و اینجا دیگر نیاز به راهنمایی‌های اوباما و سخنرانی او نیست
سپس نویسنده به گردهمایی اعضای حزب دموکرات ژاپن در ژانویه اخیر اشاره می‌کند که در آن «ینیسیم بن - شیتریت» سفیر رژیم صهیونیستی در ژاپن نیز حضور داشت. در پایان این همایش او با هاتویاما رهبر دموکرات‌ها دیدار می‌کند که در گزارش وب سایت حزب آمده است که هاتویاما ابراز نگرانی شدیدی نسبت به آینده بحرانی مردم غزه پس از حملات هوایی رژیم صهیونیستی به آنجا می‌کند. هاتویاما گفته است: « پس از تغییر سیاست‌های خارجی آقای اوباما، انتظار می‌رفت که اسراییل نیز سیاست‌های جنگطلبانه خود را در جهان عرب تغییر دهد
پروفسور شیلونی مقاله خود را اینگونه به اتمام میر‌ساند: «هاتویاما در سخنان انتخاباتی» خود را اوبامای ژاپن معرفی می‌کند که می‌‌خواهد پس از پیروزی در انتخابات سیاست تغییر را در پیش گیرد. در مورد مسأله اسراییل نیز احتمال بسیار می‌رود که اوباما و هاتویاما بخواهند به صورت هماهنگ و متحد راهی را برگزینند که به هیچ وجه برای سیاستمداران اسراییلی قابل پذیرش نیست.

مأخذ:هاآرتص چاپ تل‌آویو 31/8/2009

Tuesday, November 3, 2009

روزشمار جهان : 3 نوامبر


اولین بازجویی از بعث
uploadpic.org - click to view full image
گزارش اولین بازجویی از طارق عزيز معاون صدام حسين سال 2003 منتشر شد. او گفت صدام باور نمي‌كرد آمريكا حمله نظامي کند و از تماسهايي كه با روسيه و فرانسه داشت، مسئله را در چارچوب سازمان ملل حل شده می‌دید. اما دولت مسکو به صدام گفته بود بهتر است تفويض اختيارات كند و كناربرود تا بشود آمريكا را از حمله نظامي منصرف سازد.

قتل عام در خان یونس
سال 1956 درجريان حمله رژيم صهيونيستي به مصر سربازان اين رژيم در شهر خان يونس واقع در نوار غزه، 275 نفر را قتل عام كردند. پس از اشغال شهر صهیونیست‌ها با تهاجم به بيمارستان شهر، تمام بيماران، پرستاران و پزشكان را كشتند. پناهگاه شهر خان يونس نیز كه در آن دهها زن، كودك و افراد سالخوره پناه گرفته بودند، کامل ويران شد.

بحران انتخابات اوکراین
uploadpic.org - click to view full image
نتایج انتخابات پرتنش 31 اکتبر 2004 اوکراین اعلام شد و  انتخابات به دور دوم کشیده شد. در مرحله اول يانوكويچ نامزد هواداري از اتحاد با روسيه از يوشچنكو نامزد هوادار پيوستن به اتحاديه اروپا  پیشی گرفت که با اعتراض شدید مخالفان روبرو شد. آنها يانوكويچ را را كه سمت نخست وزيري اين كشور را داشت به تقلب گسترده در انتخابات و تغيير آراي مردم به نفع خود متهم كردند.

درگذشت دیکتاتور امارات
uploadpic.org - click to view full image
شیخ‌زاید‌بن سلطان ال نهیان دیکتاتور امارات متحده عربی با ثروتی در حدود 23 میلیارد دلار در سال 2004 درگذشت. شیخ زاید قدرت را پس از بركناری برادرش در سال 1966 در یك كودتای سلطنتی در ابوظبی به دست گرفت و اول به عنوان رئیس‌جمهور و سپس پادشاه امارات شناخته شد. طرح نظام سیاسی و اقتصادی امارات کنونی نیز کار شیخ زاید است


Sunday, November 1, 2009

روزشمار جهان : 2 نوامبر


کودتای خانوادگی آل سعود
uploadpic.org - click to view full image
سعود ابن عبدالعزيز پادشاه كشورعربستان در كودتايی خانوادگي در سال 1964 بركنار شد. خاندان سعودي که از قدرت یافتن فرزندان پادشاه به تنگ آمده بود سه اتهام اسراف بيت المال، شرب خمر و مشاركت در ترور جمال عبدالناصر را به او زد. پس از او فيصل برادرش پادشاه شد و تا کنون هیچ‌ پادشاهی فرزند خود را ولیعهد نکرده و برادران، يكي پس از ديگري پادشاه شده‌اند. 


خودسوزی در اعتراض به جنگ ویتنام

uploadpic.org - click to view full image
سال 1965 در ادامه اعتراضات مردمی به ادامه جنگ ویتنام در آمریکا، نورمن موريسون 32 ساله در کنار ساختمان پنتاگون و زير اتاق وزير دفاع خود را اتش زد و سوخت. وی به نشانه دفاع از فرزندان ویتنام دختر یک‌ساله‌اش را کنار خود گذاشته بود. هفت روز بعد نیز يك کاتولیک آمريكايي 27 ساله در مقر سازمان ملل خود را آتش زد.



استقلال اندوزی پس از سه قرن و نیم
uploadpic.org - click to view full image
كشور اندونزي پس از سه قرن و نيم استعمار هلند، در سال 1949 استقلال يافت. براساس موافقتنامه‌اي كه در اين روز ميان هلند و استقلال‌طلبان اندونزي به امضا رسيد، مقرر شد نيروهاي هلندي از اندونزي كه در آن زمان هندهلند ناميده مي‌شد، خارج شوند. اين توافقنامه حاصل چهار سال مبارزه استقلال‌طلبان بود. پس از استقلال سوكارنو رهبر استقلال‌طلبان به رياست جمهوري اندوزی انتخاب شد.