Monday, July 26, 2010

بازخوانی حادثه کاروان آزادی



پس از آغاز محاصره غزه در ماه ژانویه 2008 ، کشورهای بسیاری که تا آن زمان رابطه صلح آمیزی با اسرائیل داشتند، سیاست های خود را در قبال تفاهم و مشارکت سیاسی و اقتصادی با اسرائیل تغییر دادند. برخی شرکت های معتبر اروپایی معاهدات تجاری خود را با رژیم صهیونیستی قطع کردند و ترکیه که بیشترین معاهدات را با اسرائیل داشت و بیش از بیست درصد از خطوط هوایی خود را در اختیار آنان گذاشته بود، به ناگاه تبدیل به یکی از بزرگترین مخالفین حصر غزه شد و در همان ماه ژانویه با دعوت از همسران روسای جمهور کشورهای اسلامی در استانبول و نوشتن طومار اعتراض، موضع ضد اسرائیلی خود را شفاف بیان کرد. طیب رجب اردوغان نخست وزیر ترکیه با صراحت اعلام کرد که حماس را نه به عنوان تروریسم، بلکه به عنوان یک گروه سیاسی مردمی که از آرای اکثریت آنان برخوردار است می شناسد. او همچنین محاصره غزه را حرکتی کاملا غیر انسانی و بدون توجیه دانست که نه اسارت شالیط اسیر اسرائیلی در دستان حماس دلیل موجه آن بوده و نه سلاح های حماس که در مقابل موشک های بی شمار  اسرائیلی قابل ذکر نیستند. بنابراین تا پایان سال 2008 شاهد تغییر در سیاست های بسیاری از کشورهای هم پیمان رژیم صهیونیستی بودیم که البته پافشاری در حمایت قاهره از تل آویو از سوی حسنی مبارک در این میان صدای اعتراض همه محافل بین المللی را درآورده بود و البته در این یک سال که گذشت شدت فشار و محاصره بر مردم غزه و ممنوعیت ورود مواد غذایی و دارویی از سوی اسرائیل و قاهره بیش از پیش می گردید. تا اینکه جهان سیاست مواجه گردید با ورود رئیس جمهور سیاه پوست آمریکایی و طرح صلح خاورمیانه او که بر خلاف طرح صلح رایس وزیر امور خارجه سابق آمریکا در سال 2005، دیگر در آن حماس تروریسم نامیده نشده بود و سیاست جدید آمریکا، فشار بر تل آویو برای شکست حصر غزه گردید و اوباما در سخنرانی قاهره، اعراب فلسطینی و یهودیان اسرائیلی را به صلح دعوت کرد. البته با گذشت یک سال از رایزنی های کاخ سفید با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، آمریکا نیز کاری از پیش نبرد و تشکیل گروه چهار در واشنگتن با حضور نمایندگان فتح، تل آویو، کاخ سفید و قاهره برای بررسی امکان برقراری صلح و شکست حصر غزه نیز تنها به همان مذاکرات ختم شد. از طرفی نتانیاهو با طرح دولت یهودی خود در صدمین سال مراسم کنیست و اعلام صلح به شرط پذیرش دولت یهودی و برائت اعراب از ایران، کار را پیچیده تر کرد و دیگر امیدی برای حل بحران خاورمیانه نمی رفت و تحلیل های بسیاری در مورد امکان یا امتناع جنگ در منطقه مخصوصا میان اسرائیل و ایران در رسانه های جهان نوشته می شد و شاید هم، همه منتظر اشتباهی از سوی اسرائیل بودند تا یکپارچه آن را مستمسک فشارهای خود بر تل آویو قرار دهند. تا اینکه حادثه حمله به کشتی حامل کمک های بشردوستانه به نام کاروان آزادی اتفاق افتاد. ترکیه رسما اعلام کرد که در روابط خود با تل اویو تجدید نظر می کند، عمر موسی رئیس اتحادیه سران عرب، آزادی گذرگاه رفح را دیگر نه یک توصیه بلکه یک دستور به قاهره اعلام کرد. کاترین اشتون نماینده رسمی اتحادیه اروپا خواستار بهبود کمک رسانی به مردم غزه ار طریق مرزهای آبی و خاکی شد. و در نهایت جو بایدن معاون رئیس جمهوری آمریکا در گفتگویی خبری، با وجود سعی در توجیه حادثه با عنوان آنکه اسرائیل در حالت جنگ با حماس است و چنین حوادثی طبیعی می باشد، اما ناگزیر بود که شکست محاصره را اعلام کند. در همان حال سوالی از او پرسیده می شود مبنی بر اینکه اگر می گویید شرایط جنگ است و این گونه مسائل طبیعی، پس چرا اسارت یک اسیر از سوی حماس منجر به محاصره دو ساله مردمی شد که دخالتی در جنگ نداشتند، آیا آن اسارت حادثه طبیعی در جنگ نبود؟ آنگاه بایدن در تحلیلی متناقض بیان کرد که در این مدت، محاصره غزه تنها به دلیل کنترل امنیتی بیشتر منطقه صورت گرفته بود و هیچ ارتباطی با اسارت شالیط نداشت که این گفته دقیقا بر خلاف اعتقاد سران صهیونیستی است که دلیل آغاز جنگ 22 روزه خود را اسارت شالیط می دانستند. آمریکا البته فرصت را نیز برای برد خود در مقابل نتانیاهو مغتنم دید و به سرعت طرح « امنیت در مقابل غذا» را به اسرائیل پیشنهاد داد که برای مقابه با فشار بین المللی ناشی از حادثه کاروان آزادی، امکان کمک رسانی غذایی و دارویی به غزه را فراهم کند تا امنیت به منطقه بازگردد.
نکته قابل تامل در این حادثه آن بود که در موضع گیری همه در مقابل حادثه، هیچ گاه طرفداری از فتحی ها مشاهده نشد و حماس به عنوان طرف حقیقی جنگ با اسرائیل به عنوان پیروز حادثه شناخته شد. حماسی ها که دیگر هیچ کس آنان را  تروریسم خطاب نمی کند و پس از سال ها تلاش برای احقاق حقوق پایمال شده شان توانستند حمایت جهانیان را برای خود و حامیان اصلی خود همچون ایران، حزب الله لبنان و اخوان المسلمین مصر به ارمغان آورند. 

No comments: