Wednesday, March 31, 2010

خانواده همياران آمريكا، نگاهي ابزاري به دين


مردمان آمريكا همواره ميان گزينش يا اختلاط دو مفهوم مدرنيت و دين سرگردان بوده اند. دكتر جرج تيلر كه داراي كلينيك تخصصي سقط جنين بود، در 67 سالگي توسط اعضاي جريان مسيحي مبارزه با سقط جنين در آمريكا ترور مي شود، از سويي ديگر حزب «حامي انتخاب» آمريكا بر اساس حمايت از آزادي سقط جنين شكل مي گيرد. در ايالت كاليفرنيا ازدواج همجنس بازان قانوني اعلام شده و در ايالت مين با آن به شدت برخورد مي شود. اين نوع سرگرداني در راس هرم قدرت آمريكا نيز به صورتي نامحسوس ديده مي شود.
اگر قطب سكولاريسم را در نقطه شمالي ايالات متحده و قطب بنيادگراي افراطي را در نقطه جنوبي متمايل به آمريكاي لاتين قرار دهيم، نيويورك را مي توان منطقه متعادل معرفي كرد كه خود را درگير اختلافات مذهبي نمي كند. اما دين همواره از حاشيه نشين ها به متن جامعه وارد مي شود. كودك روستايي به نام كارتر كه روزي در كليساي شهر كوچك كويينز مشغول كار بود، سال ها بعد با حمايت فرقه مسيحي باپتيست جنوبي، رئيس جمهور آمريكا شد. جف شارلت نويسنده كتاب « خانواده، بنيادگرايي نامحسوس در قلب قدرت آمريكا» در سال 2008، مدعي است كه پس از پايان جنگ جهاني دوم در مقابل حركت هاي نازيسم، افرادي چون پت رابرتسون موسس رسانه سخن پراكني مسيحيت، جري فالويل موسسه حزب اخلاق حداكثري، خود نويسنده مقاله و ديگر اعضاي اصلي فرقه باپتيست جنوبي، شبكه اي به نام همياران راه انداختند كه هدف اصلي آنها احياي بنيادهاي ديني در بدنه سياست گذاري كاخ سفيد بود. شعارهايي از جمله : دولت آمريكا مظهر خدا بر روي زمين، ايمان به خدا و اعتماد به پول آمريكايي، وفاداري و تعهد به دولت از وظايف الهي مومن سرلوحه ادبيات اين فرقه بود.
جرقه تاسيس اين شبكه از آنجا بود كه سناتور فرانك كارلسون، آيزنهاور را متقاعد كرد كه براي قدرت يافتن جمهوري خواهان شبكه اي از نيروهاي انساني را در سراسر نظام هاي سياسي جهان تعريف كند. بسياري از ديكتاتوران آن موقع نيز همچون دين ديم از ويتنام، هيلا سلاسي از اتيوپي، پارگ چونگ هي در كره جنوبي، كوستا سيلوا در برزيل، سرتيپ سوهارتو از اندونزي و ديگران به حمايت از اين شبكه پرداختند. اينان با طرح جمهوريت به دنبال ثبات قدرت سياسي خود بودند. جيمي كارتر و پس از او هيلاري كلينتون با پيوستن به اين خانواده رهبري فكري آن را برعهده داشتند. رهبراني كه همواره حضور حلقه باپتيست را در راس اين خانواده حفظ كردند. در سال 1985 پروژه تفسير كتاب مقدس به دستور جورج دبليو بوش كليد زده شد تا مانيفست اعتقادي خانواده همياران كه بزرگترين رهبران سياسي جهان را در خود داشت نوشته شود. در اين پژوهه به سادگي عيسي مسيح از اول شخص به سوم شخص تقليل يافت و واژه خانواده به عنوان يك اصطلاح خاص و استثنايي در آن برجسته شد. خانواده اي كه اعضاي آن جامعه اي الهي را تشكيل مي دهند و قانون اين جامعه نيز مبتني بر دستورات كتاب مقدس است.
جف شارلت در پانلي كه در ژوئن سال گذشته ارائه كرد به بررسي گزاره هاي اين مانيفست پرداخت. او ردپاي انديشه هاي كارتر، آن كودك روستايي خدمتكار كليسا را در تمامي بندهاي اين مانيفست پيدا مي كند. به اعتقاد شارلت، ‌كارتر بسيار هوشمندانه با گنجاندن بنيادهاي ديني خود در اين كتاب، ظاهري كاملا سكولار و مدرنيت نيز به خود مي گيرد. او براي توجيه تشكيلات خانواده همياران، كلمه خانواده را به عنوان الگوي زيست مسيحي عرضه مي كند.
شارلت 36 ساله، مورخ و روزنامه نگار آمريكايي است كه پدرش يهودي و مادرش مسيحي است. او در دو مجله معتبر خانواده همياران يعني هارپر و رولينگ استون فعال بوده و كتاب مشهور «كشتن بودا» را در سال 2004 نوشته است. كشتن بودا نقطه عطف سرگرداني ميان دين و تجدد آمريكايي است. او در اين كتاب به دنبال افشاي بدعت هاي دروغين تفاسير جديد از بخش هاي مهاجرت و يونس كتاب مقدس است. مهمترين نكته اي كه شارلت همواره بر آن دست مي گذارد و منجر به اختلاف نظر او با اعضاي خانواده همياران گرديده، ‌موضوع عدم تناسب مفهوم خانواده با متن كتاب مقدس است. به اعتقاد شارلت انسان بدون گرايش ها و تمايلات اجتماعي خود،‌ مخاطب اصلي كتاب مقدس است. اما تفاسير متعددي كه در سال هاي اخير از كتاب مقدس ارائه مي شوند حامل اين پيام هستند كه در فرهنگ عامه دين، خانواده، شبكه انساني و سازمان است كه بايد مورد اطاعت و فرمانبرداري قرار گيرد. همچون مقاله ليندسي مايكل با عنوان «ايمان در سالن قدرت» كه به نقد انديشه شارلت مي پردازد. در ميان اعضاي خانواده باپتيست، تنها شارلت است كه با دغدغه حفاظت از دين با نگاهي كاملا سكولار و با اتخاذ مشي انسان محور، به نقد مانيفست خانواده مي پردازد.
شارلت معتقد است كه مانيفست همياران با تكيه بر دو مفهوم «مردان كليدي» و «دين»، مسيح را در جهت تثبيت نظام سرمايه داري در جهان علم كرده است. مردان كليدي همان نمايندگان خدايند كه همواره در پشت پرده تصميمات سياسي دولت آمريكا قرار دارند تا به بهانه دفاع از بنيادهاي ديني، منافع خود را حفظ كنند. نظريه شارلت مشهور است به «عيسي مسيح به علاوه هيچ» كه مبتني است بر تعريف غير مغرضانه مفاهيم بر اساس آموزه هاي اصيل مسيحيت، نه نگاهي ابزاري به آن كه در نهايت به كشتن بودا منجر شود.

No comments: