Saturday, August 14, 2010

سرانجام ديپلماسي تل‌آويو- آنكارا


در آخرين اقدام،‌ تركيه به عنوان كشوري كه بيست درصد خطوط هوايي آن به رژيم اشغالگر قدس تعلق داشت،‌ از ورود هواپيماهاي نظامي اسرائيل به حريم هوايي خود ممانعت كرد. در بين اذهان عمومي تركيه امروز، كشوري ضداسرائيلي است كه پس از وقايعي همچون محاصره غزه و حمله نظاميان اسرائيلي به كشتي حامل كمك‌هاي بشردوستانه به مردم غزه مشهور به كاروان آزادي، به تغيير اساسي نگرش خود براي ارتباط با اسرائيل مبادرت كرده است. اما برخي تحليل‌گران سياسي اقدام تركيه را رفتاري ديپلماتيك براي امتيازگيري از اعراب و اسرائيل و مقبوليت خود در منطقه به عنوان قدرت برتر تفسير كرده‌اند. در اين تحليل رفتار ضد اسرائيلي تركيه تنها يك ژست سياسي است كه هيچ گونه تغييري در عمق روابط ديپلماتيك آنكارا- تل‌آويو در آن ديده نمي‌شود. البته حضور رهبران اسلام‌گراي حزب توسعه و عدالت در راس تصميم‌گيري دولت تركيه احتمال صحت اين نظريه را كاهش مي‌دهد چرا كه سابقه فعاليت‌هاي سياسي ضداستعماري افرادي چون رجب طيب اردوغان و همسرش، مخصوصا در دوران تصدي شهرداري استامبول براي همگان شفاف و آشكار است. اما نظريه ديگري كه بيشتر بر آن تاكيد مي‌شود عدم كارايي اسرائيل براي منافع تركيه در منطقه و اروپا است. با بررسي تاريخ شكل‌گيري روابط دوستانه تركيه با اسرائيل در دهه 1990 متوجه مي‌شويم كه در آن دوره تركيه با بحران سياسي داخلي و خارجي مواجه بوده است. از سويي فوت مرحوم اوزال و ظهور سندروم حزب مام ميهن، رقابت‌هاي داخلي احزاب را تشديد كرده و از سويي ديگر ديپلماسي منطقه‌اي تركيه با همسايگانش رو به تيرگي گشته بود. موضوع شكل‌گيري گروه كارگران كمونيست مسلح كرد تركيه مشهور به پ.ك.ك به رهبري عبدالله اوجالان نقطه شدت‌يافتن اختلاف تركيه با ايران،‌سوريه و كردستان عراق شده بود. از سويي موضوع بازخواني مجدد پرونده كشتار خونين ارامنه در سال 1902 و ثابت شدن دخالت حكومت عثماني در آن حادثه،‌ ارمنستان را به اعتراض و خون‌خواهي فرزندان خود كشاند. يونان نيز با تركيه بر سر موضوع مالكيت قبرس و جزاير اژه به دشمني برخواسته بود. انگيزه مقابله با تهديدات منطقه‌اي ذكر شده نياز تركيه را براي حضور يك پشتيبان كارآمد و باقدرت در منطقه را بيشتر كرد و در اين ميان اسرائيل بهترين گزينه ارزيابي شد چرا كه براي اسرائيل نيز فرصت مناسبي بود تا در آن منطقه حساس پايگاهي براي خود داشته باشد. در اين راستا در سال 1997 قراردادي را ميان تركيه و اسرائيل به نخست‌وزير اسلام‌گراي آن زمان نجم‌الدين اربكان تحميل كردند كه البته پس از اين ماجرا بواسطه كودتاي سفيد 27 فوريه 1997 كماليست‌ها، او كنار گذاشته شد. حادثه 11 سپتامبر و شدت يافتن موضوع مبارزه با تروريسم، استراتژي اسرائيل براي نفوذ در منطقه را به نتيجه رساند و زمينه همكاري آنكارا- تل‌آويو بيش از پيش گسترش يافت.
اما آنچه كه امروز رغبت تركيه را براي برقراري و تداوم روابط خود با اسرائيل كاهش داده،‌ حل مناقشات منطقه‌اي و داخلي اين كشور است. تركيه معضل گروه پ.ك.ك را با دستگيري اوجالان حل كرد و با قدرت‌يافتن اسلام‌گرايان توسعه و عدالت(AKP)، ايران و سوريه وعراق راه را براي بهبود روابط خود با آنكارا مهيا ديدند. از سويي ديگر با تغيير اساسي نظام پولي- بانكي تركيه و توسعه اقتصادي و سياسي آن، رايزني‌هاي كشورهاي اروپايي براي عضويت تركيه در اتحاديه اروپا پس از سال‌ها درخواست اين كشور آغاز شد. حال ديگر تركيه توانايي آن را يافته است كه خود به تنهايي زمينه اقتدار در منطقه را بدست آورد و هزينه حضور حامياني چون اسرائيل نپردازد. اما در مقابل، اسرائيل نيز از ابزار لابي سياسي و بين‌المللي خود براي عضويت تركيه در اتحاديه اروپا بهره مي‌برد تا شايد اينگونه تركيه را براي ادامه همكاري متقاعد كند. نكته مهم آن است كه نبايد انتظار داشت تركيه به عنوان كشوري سكولار با وجود تمام گرايش‌هاي اسلامي خود، بخواهد منافع سياسي و اقتصادي اش را فداي ايدئو‌لوژي‌ها و گرايش‌هاي ديني و انساني خود كند،‌ چرا كه حزب توسعه و عدالت از سال 2002 روي كار آمده است، در حالي كه سابقه تيرگي روابط آنكارا – تل‌آويو بر سر موضوع غزه به دو سال نمي‌رسد.

No comments: